آیه 33 سوره آل عمران
<<32 | آیه 33 سوره آل عمران | 34>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
به حقیقت خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید.
بی تردید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را [به خاطر شایستگی های ویژه ای که در آنان بود] بر جهانیان برگزید.
به يقين، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است.
خدا آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برترى داد:
خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اصطفى: صفو بمعنى خالص شدن. اصطفاء بمعنى اختيار و انتخاب است. راغب گويد: اصطفاء اخذ خالص شىء است. بنا بر اين در شىء انتخاب شده بايد صفا و خلوص و امتياز باشد.
آدم: رجوع شود به (بقره/ 31).
نوح: اولين پيامبر از پيامبران اولو العزم، شرح حال او در بسيارى از آيات آمده است.
عمران: پدر مريم: وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ ... (تحريم/ 12).
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«33» إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ
براستى كه خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد.
نکته ها
در آيهى قبل، دستور اطاعت از رسول صادر شد، اين آيه، دليل آن را گزينشِ خداوند حكيم مىداند كه بر اساس برترى آنان بر ديگر مردم است.
انتخاب و برگزيدگى انبيا، از طريق وحى، علم، ايمان و عصمت آنان است. «1»
امام باقر عليه السلام در بارهى آيه «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى ... ذُرِّيَّةً ...» فرمودند: «ما از آن برگزيدگان و باقيماندهى آن عترت هستيم». «2»
پیام ها
1- انسانها همه در يك سطح نيستند و خداى حكيم، بعضى را برگزيده است تا مسئوليّت سنگين رسالت را بر دوش آنان بگذارد. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى»
2- اوّلين انسان، پيامبر خدا بوده تا بشر هيچگاه بدون هدايت نماند. «اصْطَفى آدَمَ»
«1». كافى، ج 8، ص 117.
«2». تفسير عيّاشى، ج 1، ص 168.
جلد 1 - صفحه 501
3- جريان بعثت، در طول تاريخ بشر استمرار داشته است. «اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ ...»
4- رسالت بعضى از انبيا، جهانى بوده است. «عَلَى الْعالَمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ (33)
چون حق تعالى در آيه سابقه بيان وجوب اطاعت رسل و سبب وصول به محبت و تقرب خود را فرمود، در عقب آن ذكر مناقب انبياء را به جهت تحريص بر اطاعت ايشان مىفرمايد:
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ: بدرستى كه خداى تعالى برگزيد از كلّ خلايق، آدم صفى اللّه عليه السّلام را به ابو البشير و تعليم اسماء و مسجوديت ملائكه و به ابوّت انبياء و اولياء و اصفياء و اتقياء، وَ نُوحاً: و برگزيد نوح نجى اللّه عليه السّلام را به نبوت و طول عمر و ترتيب سفينه و اجابت دعا و نجات مؤمنين با او از غرق، وَ آلَ إِبْراهِيمَ: و برگزيد وجود حضرت ابراهيم خليل الرحمن عليه السّلام را به خلّت و امامت و نبوت و سلامتى از آتش و بناى كعبه معظمه و ذبح اسمعيل عليه السّلام، يا برگزيد خدا اولاد ابراهيم عليه السّلام را مانند اسمعيل، اسحق، يعقوب، داود، سليمان، يونس، زكريا، يحيى، عيسى، حضرت خاتم الانبياء و ائمه هدى عليهم السلام را، چه همه ايشان ذريه حضرت ابراهيم عليه السّلام مىباشند. وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ: و آل و اولاد عمران را بر عالميان كه حضرت موسى و هارون عليهما السلام باشند، به نبوت و تكلم و معجزات غريبه؛ يا برگزيد اولاد عمران بن ماثان بن عاد را كه پدر مريم بتول و حضرت عيسى عليه السّلام از او باشد. يا مراد آل عمران، اولاد حضرت ابو طالب هستند، زيرا نام آن حضرت در كتاب تورات به زبان عبرى، عمران بوده و آل آن حضرت جعفر و عقيل و طالب و حضرت على عليه السّلام و يازده فرزند معصومين ذريه ايشان از بتول، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها مىباشند.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 76
تنبيه: در آيه شريفه سه مطلب است:
مطلب اول- بيان اصطفى: در لغت به معنى اختيار كردن و برگزيدن، و بر دو وجه باشد: يكى برگزيدن براى ذات يگانه خود كه ايشان را خالص و مخلص و خاصّه گردانيده براى مناجات. ديگر، برگزيدن ايشان را بر غير، يعنى تخصيص داد بر اغيار تا شرافت و رفعت شأن آنها بر سايرين هويدا گردد. و محقق است برگزيدگان الهى، مطهر و معصوم و منزّه از قبايح و معاصى بوده باشند از اول عمر تا به آخر، زيرا مقام اصطفى با صدور معصيت، منافى حكمت سبحانى است.
مطلب دوم- بيان عمران: اين اسم، علم است براى سه نفر: اول- عمران پدر حضرت موسى و هارون عليهما السلام. دوم- عمران جد حضرت عيسى عليه السّلام پدر مريم. سوم- عمران پدر حضرت على عليه السّلام يعنى ابو طالب كه به زبان عبرى، در تورات نام او عمران بوده، پس نسب آن حضرت از اين قرار است: عمران بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصى بن كلاب بن مرة بن كعب بن لوى بن غالب بن فهر بن مالك بن نضر بن كنانة بن خزيمة بن مدركة بن الياس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان بن اليسع بن الهميسع بن يافث بن محل بن قيدار بن سليمان بن حماد بن قيدار بن اسمعيل بن ابراهيم خليل الرحمن عليهم السلام. و كنيه اين عمران، ابو طالب است، زيرا نزد علماء نسابه، اولاد ذكور آن حضرت چهار نفر بودهاند: طالب، عقيل، جعفر، حضرت على عليه السّلام؛ و عرب، پدر را به اسم پسر اكبر، مكنّى مىكردند.
مطلب سوم- آنكه ثابت آمد مراد آل ابراهيم، حضرت امير المؤمنين و اولاد معصومين آن حضرت، ائمه اثنى عشر عليهم السلام مىباشند كه خداوند سبحان ايشان را برگزيد بر تمام عالميان، و احاديث خاصّه و عامه در اين خصوص وارد مىباشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ (33)
ترجمه
همانا خداوند برگزيد آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان.
تفسير
چون خداوند سبحان بيان وجوب اطاعت پيغمبر (ص) را فرمود و اينكه مخصوص است محبت خداوند بتابعين رسول (ص) خواست بفضيلت آنحضرت و آباء كرام او و انبياء عظام تصريح فرمايد كه آنانند برگزيدگان خداوند برسالت و امامت و خصايص روحانيه و جسمانيه كه احديرا مقاومت با آنها نشايد و باين آيه استدلال نمودهاند بر افضليت انبياء بر ملائكه و آل ابراهيم اسمعيل و اسحق على نبينا و آله و عليهما السلام و اولاد آندو بزرگوارند كه انبياء بنى اسرائيل از نسل حضرت اسحق و پيغمبر ما و امير المؤمنين و ائمه اطهار از نسل حضرت اسمعيل ميباشند و آل عمران حضرت موسى و هرون ميباشند كه پسران عمران بن يصهر بن فاهث بن يعقوبند و نيز حضرت عيسى و حضرت مريم بنت عمران است كه به بيست و هشت پشت بيهود بن يعقوب ميرسد و بين ايندو عمران هزار و هشتصد سال فاصله شده است و عياشى از حضرت باقر (ع) روايت نموده كه اين آيه را تلاوت فرمود و فرمود ما از آنها هستيم و ما بقيّه اين عترتيم و در مجالس از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه محمد بن اشعث بن قيس كندى لعنه اللّه بحضرت سيد الشهداء (ع) عرض كرد چه حرمتى از براى شما است از طرف پيغمبر كه سايرين ندارند و حضرت در جواب اين آيه و آيه بعد را تلاوت فرمود بعد از آن فرمود و اللّه همانا محمد (ص) از آل ابراهيم است و عترت هاديه هر آينه از آل محمدند و در عيون در حديث فرق
جلد 1 صفحه 404
بين عترت و امت نقل نموده است كه مأمون بحضرت رضا (ع) عرض كرد آيا خداوند تعالى فضيلت داده است عترت طاهره را بر ساير مردم حضرت فرمود خداوند تعالى ظاهر ساخت فضل عترت را بر ساير مردم در محكم كتاب خود مأمون عرض كرد در كجاى قرآن حضرت فرمود در اين آيه و از چند روايت استفاده ميشود كه كلمه آل محمد هم در آيه بالخصوص بوده منافقين حذف نمودهاند در هر حال برگزيدگان خداوند لابد بايد معصوم از گناه و مطهر از رجس و منزه از هر قبيح باشند چون مختار خدا عقلا نميشود متصف باين صفات نباشد چنانچه در مجمع اين بيان را از اهل بيت عصمت و طهارت نقل فرموده و اينكه فرمودهاند آل ابراهيم آل محمدند كه موصوف باين صفاتند بنابراين مراد از آل ابراهيم و آل عمران انبياء و ائمه و حضرت مريم و حضرت زهرا سلام اللّه عليهما ميباشند و غير آنها را شامل نيست و فرموده است در قرائت اهل بيت و آل محمد على العالمين وارد شده است و در برهان از طريق اهل سنت نقل نموده كه در قرآن ابن مسعود ان اللّه اصطفى آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل محمد على العالمين است و در منهج نسبت باخبار و تفاسير اهل بيت (ع) داده كه آل عمران على بن أبي طالب است و عمران نام ابو طالب است در تورية و اول برگزيده از آل ابراهيم محمد است حقير عرض ميكنم مؤيد اين معنى آنستكه اگر مراد از عمران پدر حضرت موسى يا حضرت مريم باشد لازم ميآيد در آيه عطف خاص بر عام شده باشد بدون نكته مهمى زيرا كه ايندو عمران هر دو از آل حضرت ابراهيمند و اگر مراد حضرت ابو طالب باشد اگرچه آنهم از آل ابراهيم است لكن نكته تخصيص بذكر آنستكه آل ابراهيم برگزيدگان به نبوتند و آل عمران برگزيدگان بامامت تا تصور نشود كه بر گزيدگان خدا فقط انبيا هستند بلكه معلوم شود مناط عصمت و طهارت است خواه انبياء باشند خواه ائمه هدى و ديگر آنكه حضرت ابراهيم (ع) مسلما داخل در آل ابراهيم است و الا لازم مىآيد افضليت تمام انبياء بنى اسرائيل بلكه اوصياء آنها از آن حضرت با آنكه معلوم است آيه در مقام ذكر فضل انبياء عظام و اوصياء آنها از اول دنيا تا آخر دنيا است بر همه اهل عالم و نميشود مثل حضرت ابراهيم پيغمبر اولوالعزمى كه بعد از حضرت ختمى مرتبت افضل انبياء است ذكر نشده باشد و اين قسم تعبير در لسان عرب شايع است كه آل فلان ميگويند و خود او را هم اراده ميكنند
جلد 1 صفحه 405
و باين مناسبت بايد عمران هم داخل در آل عمران باشد و چون برگزيده خدا است بايد يا پيغمبر باشد يا وصى او و حضرت ابو طالب وصى دوازدهم حضرت عيسى بوده و ذكر مناقب و فضائلش از گنجايش اين كتاب خارج است ولى ناچار بيك روايت اكتفا مىكنم از امير المؤمنين (ع) كه فرمود قسم بخداوندى كه محمد را به نبوت مبعوث فرمود اگر پدرم شفاعت تمام گناهكاران زمين را بنمايد خداوند همه را مىآمرزد و قسم بخدائيكه محمد را بحق مبعوث فرمود نور پدرم روز قيامت ميپوشاند نور همه خلايق را مگر پنج نور را نور محمد و نور من و نور حسن و نور حسين و نور اولاد حسين كه ائمهاند نور او از نور ماست دو هزار سال پيش از خلقت آدم خلق فرموده است خداوند آن نور را و در روايت ديگر بجاى نور من نور فاطمه ذكر شده در هر حال معلوم است كه مراد نور خمسه طيبه است كه از نور پنجم نور ائمه طاهرين منشعب شده است و ديگر آنكه عمران لفظ مشترك است و استعمال لفظ مشترك بدون قرنيه معينه جائز نيست و اگر مراد عمران سوم نباشد يكى از آن دو عمران قرينه معينه ندارد و لذا مفسرين هم بطور ترديد نقل نمودهاند ولى اگر مراد عمران سوم باشد قرينه معينهاش همانست كه بنده عرض كردم پس معين باراده است و اللّه اعلم بالمراد و معلوم ميشود كه حضرت ابو طالب باين اسم معروف بوده كه امير المؤمنين عليه السلام را على عمرانى ميگفتند و چون برگزيده آل ابو طالب همان آل محمدند ممكن است قرائت اهل بيت در روايات داله بر حذف اين كلمه طيبه را حمل بر تفسير آل عمران نمود چنانچه سابقا در بيان جمع بين اخبار تحريف و اخبار حجيت ظاهر كتاب عرض شد و نيز روايتى كه وارد شده است كه بجاى آل عمران آل محمد بوده است ممكن است حمل شود بر آنكه مراد از آل عمران آل محمد بوده و منافقين بآل آندو عمران تفسير نمودهاند و اينكه ائمه معصومين براى فضل خودشان بكلمه آل ابراهيم تمسك نمودهاند شايد براى آن بوده كه دخولشان در اين كلمه جاى حرف نبوده و اگر ميخواستند بآل عمران تمسك كنند ممكن بود مخالفين بگويند لفظ مشترك است شايد مراد آن دو عمران باشند در هر حال در اينكه آل محمد (ص) برگزيدگان خدايند شكى نيست خواه بعنوان آل ابراهيم باشد خواه به عنوان آل عمران خواه بهر دو عنوان و آل مشتق از اول بمعنى رجوع است و بعضى مشتق از اهل دانستهاند در هر حال معنى عرفى آن معلوم است كه ذريه و اولاد
جلد 1 صفحه 406
شخصند كه نسبشان رجوع بآن ميكند و در معانى از حضرت صادق (ع) روايت شده كه از آنحضرت پرسيدند از معنى آل محمد فرمود كسانى هستند كه خداوند حرام نموده است بر پيغمبر (ص) نكاح آنانرا و نيز از آنحضرت روايت شده است كه آل محمد ذريه او هستند و اهل بيت او ائمه و اوصياء اويند و عترت او اصحاب عبايند و امت او مؤمنانى هستند كه تصديق نمودند بآنچه او از طرف خداوند آورده و متمسك به ثقلين شدند كه كتاب خدا و عترت و اهل بيت اويند كه آيه تطهير در شأن آنها نازل شده و مردم مأمور بتمسك به آن دو شدند و آندو جانشين پيغمبرند بر امت بعد از او.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
155
إِنَّ اللّهَ اصطَفي آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبراهِيمَ وَ آلَ عِمرانَ عَلَي العالَمِينَ (33)
محقّقا خداوند برگزيد آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر تمام اهل عالم إِنَّ اللّهَ اصطَفي اصطفاء از مادّه صفوة و صفي است بمعني خالص شيئي که هيچگونه كدورت و لرد و داخلي نداشته باشد مثل طلاي خالص که بار مثل نقره و مس در او نباشد و خداوند مقام مقدّس انبياء عليهم السّلام و اوصياء انبياء عليهم السّلام را بر جميع اهل عالم برتري داده و ميانه تمام آنها اينها را برگزيده.
امّا (بر ملائكه) بواسطه اينست که ملائكه اگر چه معصوم هستند و آني از عبادت غفلت ندارند ولي موانع عبادت در آنها نيست و دواعي شهوت و معاصي هم ندارند لكن انبياء عليهم السّلام با وجود اينکه موانع و بودن اينکه دواعي معصوم باشند و خيال معصيت در مخيّله آنها خطور نكند و آني از عبادت كوتاهي نكنند البتّه مقام آنها بالاتر است.
توضيحا- ترك معصيت اگر چه بنفسه عبادت نيست لكن كفّ نفس از ارتكاب آنها بزرگترين عبادات است چنانچه در خطبه شعبانيّه پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ميفرمايد
(افضل الاعمال في هذا الشهر الورع عن محارم اللّه)
و عصمت همان كفّ نفس است و لذا جهاد با نفس جهاد اكبر است بعلاوه مقام علم و كمالات نفسانيّه و صفات حميده و عبادات ماليّه و هدايات بشريّه و غير اينها که ملائكه از بسياري از آنها محروم هستند و لذا امر شد ملائكه سجده بآدم كنند و از دبستان او كسب علم نمايند.
و امّا برتري آنها بر ساير افراد بشر بواسطه آنكه ساير افراد هر چه باشند و هر که باشند خالي از كدورت نيستند يا بواسطه فقدان عصمت يا تخلّق ببعض اخلاق
جلد 3 - صفحه 176
سوء يا ارتكاب بعض اعمال بد يا كوتاهي در عبادات و امثال آنها.
و امّا برتري از ساير مخلوقات مثل طائفه جنّ و غير آنها احتياج ببيان ندارد آدَمَ وَ نُوحاً از باب مثال است و الّا بعد از آدم عليه السّلام تا زمان نوح عليه السّلام و بعد از نوح تا زمان ابراهيم عليه السّلام انبياء و اوصياي آنها بسيار بودند مثل شيث و هود و صالح و غير آنها عليهم السلام.
و ممكن است امتياز اينکه دو از جهت افضليّت اينها بر سايرين باشد و سايرين تابع اينکه دو پيغمبر بودند.
وَ آلَ إِبراهِيمَ البته معلوم است از داخل و خارج از آيات شريفه و اخبار آل اطهار عليهم السّلام که خود ابراهيم عليه السّلام هم داخل است بلكه از اخبار استفاده ميشود که بعد پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم حضرت ابراهيم عليه السّلام افضل از جميع انبياء بود.
و مراد از (آل) چنانچه از موارد استعمال لفظ آل و اهل استفاده ميشود خصوص معصومين از اولاد ابراهيم از آنهايي که تابع ملّة ابراهيم بودند مثل اسمعيل و اسحق و يعقوب و يوسف و انبياء بني اسرائيل تا زمان موسي و وجود مقدّس پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم که مأمور شد بمتابعت ملّة ابراهيم ثُمَّ أَوحَينا إِلَيكَ أَنِ اتَّبِع مِلَّةَ إِبراهِيمَ حَنِيفاً نحل آيه 124، و اوصياء آن حضرت تا حضرت بقيّة اللّه عجل اللّه تعالي فرجه که تمام آل ابراهيم و تابع ملّة او هستند.
وَ آلَ عِمرانَ مراد از عمران ظاهرا پدر حضرت موسي و هارون که بسه واسطه بحضرت يعقوب ميرسد (عمران بن يصهر بن يافث بن لاوي إبن يعقوب) و مراد از آل عمران انبياء بني اسرائيل از زمان موسي و هارون تا زمان عيسي عليه السّلام مثل داود، سليمان، زكريّا، يحيي و غير اينها عليهم السلام.
اشكال- آل عمران هم جزو آل ابراهيم بودند و از اولاد او جهت تخصيص بذكر چيست!
جلد 3 - صفحه 177
جواب- مجرّد اولاد بودن يا معصوم و نبيّ بودن كافي در صدق آل نميكند بلكه بايد هم تابع او باشند چنانچه ذكر شد و از زمان موسي عليه السّلام يا عيسي عليه السّلام بني اسرائيل تابع ملّة ابراهيم عليه السّلام نبودند بلكه بر شريعت موسي و عيسي بودند و لذا بالخصوص ذكر يافت عَلَي العالَمِينَ گذشت در تفسير سوره حمد که كلمه العالَمِينَ دلالتش بر جميع عوالم بيشتر است تا كلمه العالم زيرا دلالت العالم بر جميع ما سوي اللّه بواسطه الف و لام جنس و بالاطلاق است و دلالت العالمين بواسطه جمع محلّي بالف و لام و بالوضع است.
و آنچه بعض مفسّرين توهّم كردند که مراد از العالَمِينَ خصوص ذوي العقول است از ملائكه و جنّ و انس فاسد است، اولا وجهي بر اختصاص نيست و ثانيا تمام عوالم علوي و سفلي، مادّي و مجرّد تمام ذوي العقول و ذوي الشعور هستند بنصّ آيات شريفه و اخبار متواتره که بيان آنها در ذيل آيه الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمِينَ گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 33)- این آیه سرآغازی است برای بیان سرگذشت مریم و اشارهای به مقامات اجداد او و نمونه بارزی است از محبت واقعی به پروردگار و ظهور آثار این محبت در عمل، که در آیات گذشته به آن اشاره شده بود، نخست میفرماید:
«خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر عالمیان برگزید» (إِنَّ اللَّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ).
ممکن است این گزینش، تکوینی باشد و یا تشریعی، به این معنی که خداوند آفرینش آنها را از آغاز، آفرینش ممتازی قرار داد، هر چند با داشتن آفرینش ممتاز با اراده و اختیار خود راه حق را پیمودند، سپس به خاطر اطاعت فرمان خدا و کوشش در راه هدایت انسانها، امتیازهای جدیدی کسب کردند که با امتیاز ذاتی آنها آمیخته شد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم